جوهر صدقت خفی شد در دروغ* یادی از میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری در سالروز درگذشتش | او که با چشم دل می‌دید نگاهی به فروش گیشه سینماهای خراسان رضوی در ماهی که گذشت | نسبت آشنا تفاوت های تازه آموزش داستان نویسی | سه گام اژدها (بخش سوم) اجرای نمایش «گالری نقاشی» در مشهد | وقتی صحنه تئاتر به بوم نقاشی بدل می‌شود + تیزر اکران دردسرساز «گور» به دلیل اتهامات واردشده به کوین اسپیسی فیلم سینمایی «در آغوش درخت» در لبنان روی پرده می‌رود ۲ چهره ایرانی عضو افتخاری «یونیما» شدند معرفی وبگاه «باشگاه شاهنامه پژوهان»: مرجعی جامع برای شناخت فردوسی و «شاهنامه» برگزاری دومین «شب نغمه‌های ایرانی» | اذان به روایت موسیقی ملی ایران کریستوفر مک‌کوری برای نگارش فیلم‌نامه «تاپ گان ۳» دست‌به‌قلم شد تجلیل فیلم تائورمینای ایتالیا از مایکل داگلاس اجرای برنامه «محفل» در تانزانیا آهنگ «اِلس» را با محمدرضا اژدری منتشر شد+ صوت اعضای شورای سیاست‌گذاری جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی را بشناسید توافق جدید خانه سینما و صندوق اعتباری هنر تجربه‌های هنری رسول صدرعاملی در برنامه اکنون سروش صحت گریم متفاوت هوتن شکیبا در سریال «سووشون» + عکس
سرخط خبرها

دربارهٔ رمان «نقشه و قلمرو»، مهم‌ترین اثر میشل اوئلبک | «چیرگی گیاهان مطلق است»

  • کد خبر: ۱۷۶۵۴۰
  • ۰۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۴۸
دربارهٔ رمان «نقشه و قلمرو»، مهم‌ترین اثر میشل اوئلبک | «چیرگی گیاهان مطلق است»
مهم‌ترین اثر ترجمه‌شدهٔ میشل اوئلبک، نویسندهٔ فرانسوی، چگال‌ترین و پیچیده‌ترین رمانی است که تابه‌حال خوانده‌ام.

کیان فرودی | شهرآرانیوز؛ مهم‌ترین اثر ترجمه‌شدهٔ میشل اوئلبک، نویسندهٔ فرانسوی، چگال‌ترین و پیچیده‌ترین رمانی است که تابه‌حال خوانده‌ام. شخصیت اصلی داستان نقشه و قلمرو، به‌ظاهر، ژد مارتن، نقاشی معمولی، است که یکباره به اوج می‌رسد و زندگی‌اش با زندگی نویسنده، یعنی اوئلبک، که خودش را وارد رمانش کرده گره می‌خورد. ژد مارتن شیفتهٔ امپرسیونیسم است، اما پرترهٔ مشاغل را می‌کشد و در آخرین مصاحبهٔ زندگی‌اش یک صفحهٔ کامل توضیح می‌دهد که «فقط خواستم شغلی را نشان داده باشم»! شخصیت دوگانه‌اش مصداق همان است که ویتگنشتاین در تراکتاتوس می‌گوید: «آنچه درباره‌اش نمی‌توان سخن گفت می‌باید درباره‌اش خاموش ماند.» اما فقط ژد مارتن نیست؛ اوئلبک خودش را در ده شخصیت دیگر هم پخش کرده و برای هرکدام اسمی گذاشته ــ و عجب بازی‌گردانیِ درخشان و خوبی کرده با این اوئلبک‌های خیالی!

ژد مارتنْ رمان‌خوان‌ها را قطعاً یاد لنیِ خداحافظ گاری کوپر و مورسوی بیگانه می‌اندازد. قرابت رمان با اثر رومن گاری، وقتی هر جا دلش بخواهد می‌رود و به همهٔ شخصیت‌های فرعی به‌اندازهٔ اصلی‌ها می‌پردازد، بیشتر هم می‌شود. با همهٔ این‌ها، هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید اوئلبک تکراری نوشته و قلمش امضا ندارد. اگر در لایهٔ اول، همه‌جا، حضوری تکراری را می‌بینیم، با کمی دقت، اوئلبکی را خواهیم دید که دل‌بستهٔ به بشر و طبیعت، و، در عین حال، از همه‌چیز و همه‌کس بیزار است و طنز خاص خودش را دارد. نقشه و قلمرو به‌شکل غریبی یک کوه یخ است که لایهٔ چرت‌وپرت و مزخرف و وراجانهٔ آن سر از آب بیرون کرده و منظومه‌ای عظیم از شرح‌حال بشر، مخصوصاً بشر پساصنعتی و پسامدرن، در لایهٔ زیرینش زیر آب است.

در بخشی از این رمان، چنین می‌خوانیم:

دوست نزدیکی نداشت و در پی دوستی با کسی هم نبود. در عوض، کل بعدازظهرهایش را در کتابخانه می‌گذراند و، هجده‌سالگی که دیپلمش را گرفت، شناختی وسیع از میراث ادبی بشریت داشت که بین جوانان هم‌نسلش غیرمعمول بود. آثار افلاطون و آیسخولوس و سوفوکلس را خوانده بود، راسین و مولیر و هوگو را مطالعه کرده بود، بالزاک، دیکنز، فلوبر، رمانتیک‌های آلمانی و رمان‌نویس‌های روس را می‌شناخت؛ شگفت‌انگیزتر اینکه با اصولِ جزمیِ باورِ کاتولیک که تأثیرش بر فرهنگ غربی بسیار عمیق بود آشنایی به هم رسانده بود، حال آنکه دانسته‌های هم‌دوره‌ای‌هایش از روزگار مسیح معمولاً کمتر از زندگانی مرد عنکبوتی بود.

نقشه و قلمرو را ابوالفضل الله‌دادی به فارسی برگردانده و «نشر نو»، به سال ۱۴۰۱، در ۳۷۶ صفحه و به‌قیمت ۱۸۰هزار تومان چاپ و منتشر کرده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->